سینه کلان, بلوند, مادر دوست داشتنی افراط در وحشی ترین توهمات او لعنتی یک مرد نامرئی با یک شفت عظیم. بیدمشک تنگ او می تپد با میل به عنوان او سوار دیک نامرئی خود را ، از دست رفته در اکستازی.