هارلي کوين ، يه کاسپلير بدجنس ، براي يه شب وحشي به خونه ي "ميستا جي" سقوط ميکنه. اون قدرت توپ زدنش رو آزاد ميکنه و بيضه هاش رو کبود و تپش ميده اين برخورد منحرف يه قطار پر از لذت و درد است