با يه سورپرايز داغ بيدار شدم-مامان من با سينه هاي کامل من هیچ وقت تلف کردم و به دهان او شیرجه زدم و او را به یک انفجار تقدیر عظیم سوق دادم. یک غذای صبحگاهی واقعا فراموش نشدنی.